كريمي سنگ چيني محمدرضا
1389. مقایسه پارامترهای ایمنی و مقاومت به استرس در ماهی قزل آلای رنگین کمان(Oncorhynchus mykiss) تغذیه شده با روغن ماهی و روغن های گیاهی
چکیده:
جايگزيني روغن ماهي با منابع مختلف ليپيدهاي گياهي يا حيواني در غذاي ماهيان پرورشي به يك ضرورت تبديل شده است زيرا توليد جهاني روغن ماهي با محدوديت روبروست. جهت جايگزيني روغن ماهي با ساير منابع روغني تعادل مناسب اسيدهاي چرب ضروري براي تأمين رشد بهينه و ايجاد مقاومت در برابر عوامل بيماريزا و استرسهاي محيطي ضروري است. بدين منظور در مطالعه حاضر روغنهاي گياهي كانولا (Canola Oil) و بزرك (Flaxseed Oil) به عنوان منابع چربي جايگزين روغن ماهي در جيره ي غذايي بچه ماهيان انگشت قد قزل آلاي رنگين كمان Oncorhynchus mykiss در نظر گرفته شد و اثرات آن بر فاكتورهاي خونشناسي، پارامترهاي بيوشيميايي خون، فعاليت ليزوزيمي سرم و فاكتورهاي مقاومت به استرس در طول 8 هفته مورد بررسي قرار گرفت. در اين آزمايش تعداد210 قطعه بچه ماهي قزل آلا با ميانگين وزني 0/46±16/49 گرم در قالب يك طرح كاملاً تصادفي با 7 تيمار و 3 تكرار براي هر تيمار، پرورش داده شدند. تيمارهاي غذايي از نظر محتوي پروتئين (0/47±30/66 درصد) و چربي (0/29±16/09 درصد) يكسان ولي با منابع روغني متفاوت (شامل تيمار 1، 100% روغن ماهي؛ تيمار 2، 100% روغن كانولا؛ تيمار 3، 100% روغن بزرك؛ تيمار 4، تركيب 1:1 از روغنهاي ماهي و كانولا؛ تيمار 5، تركيب 1:1 از روغنهاي ماهي و بزرك؛ تيمار 6، تركيب 1:1 از روغنهاي كانولا و بزرك؛ تيمار 7، تركيب 1:1:1 از روغنهاي ماهي، كانولا و بزرك) تهيه شد. در طول دورهي پرورش، غذادهي به طور ثابت و به ميزان 3% وزن تودهي زنده در هر تانك انجام شد. در اين آزمايش از يك سيستم نيمه مدار بسته با تعويض آب 10 درصد در روز استفاده گرديد. نتايج حاصل در پايان آزمايش نشان داد كه مقادير هماتوكريت، هموگلوبين و تعداد كل گلبولهاي سفيد خون تحت تأثير منابع مختلف چربي جيره هاي غذايي قرار نداشته است، اما تعداد لنفوسيتها و نوتروفيلها بطور معني داري تحت تأثير منابع مختلف چربي جيره ها قرار داشت (P<0.05). به طوري كه بيشترين تعداد نوتروفيل و كمترين تعداد لنفوسيت به ترتيب مربوط به تيمارهاي دو و سه بود. ميزان فعاليت آنزيم AST در بين تيمارهاي مختلف تفاوت معني داري را نشان نداد اما ميزان ALT در تيمار چهار اختلاف معني داري را با ساير تيمارها نشان داد (P<0.05). ليپوپروتئينهاي سرم شامل HDL و LDL در بين تيمارهاي مختلف اختلاف معني داري نداشتند. مقادير پروتئين كل، آلبومين و گلوبولين سرم در تيمار چهار بطور معني داري از ساير تيمارها پايين تر بود (P<0.05). ميزان كلسترول، تريگليسيريد، گلوكز و كورتيزول در تيمارهاي مورد آزمايش اختلاف معني داري را نشان ندادند. ميزان فعاليت ليزوزيم سرم نيز در بين تيمارهاي مختلف تفاوت معني داري نداشت. اگرچه پارامترهاي ارزيابي اثر استرس شامل كورتيزول، گلوكز و هماتوكريت در بين تيمارهاي مختلف اختلاف معني داري را نشان نداد اما مقادير اندازه گيري شدهي هر كدام از آنها در فواصل زماني مختلف نشان دهنده تفاوت معني دار بين آنها بود (P<0.05).
كلمات كليدي: قزلآلاي رنگين كمان، Oncorhynchus mykiss، روغن ماهي، روغن كانولا، روغن بزرك، خونشناسي، پارامترهاي بيوشيميايي سرم، فعاليت ليزوزيم سرم، استرس